قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

امتهان دیکته

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.من امروزخیلللللللللللللللللللللللللللی خوش حالم.برین ادامه ی مطلب.           چون که امتهان دیکته مو خیلی خوب گرفتم.وخیللللللللللللللللللللللللللللللللللی خوش حالم.وقتی ورقه هارو بردیم می دونستم که حتما اشتباه ندارم.وقتی خانممون گفت سارا برچسب وجایزه این قدر خوش حال شدم ورفتم جایزه روبرداشتم.حالا ببینم فرداروچکار می کنم         ...
31 فروردين 1392

امتحانات

سلام من دارم امتحاناتمو می گزرونم.امتحان قرانم وبسیارخوب گرفتم.این دومین امتحان دیکته که می خوام فردا بدم. خیلی دیگه امتحان مونده.برام دعاکنین که فردا امتحانم وبسیار خوب بگیرم.واگه بسیارخوب بگیرم.هم برچسب دارم هم جایزه.برای بقیه ی امتحانام دعا کنین. برام دعا کنید.
31 فروردين 1392

13بدر

سلام من ١٣بدروباباباومامان.گذروندیم اون جاخیییییییییییییلی خوش گذشت.وسیله هاروجمع کردیم.وگفتم توپم بیارم.که منو مامانی باهم بازی کنیم.اون جایی که رفتیم.خیللللللللللللللللللللللللللللللللی بوته های خاربزرگی بود.وقتی که رسیدیم. داشتم بازی میکردیم.اون وقت مامانی توپو پرت کرد.یکدفعه توپ رفت توی اون بوته ها بادش در رفت.خیلللللللللللللللللللللللللللللی گریه کردم.این عکسای سیزده بدر. این هم داداشی یک هفته بعد وقتی رفتیم گرگان خونه خاله بابام این عکس و تو راه که میرفتیم مامان ازم گرفت اونجا خیلی قشنگ بود رفتیم تو ابرها ...
26 فروردين 1392

عید92باداداشی

سلام عیدهمتون مبارک.    من خیلللللللللی خوشحالم که ازدوباره عید اومده ومن عیدوباداداشی که توی زندگیش اولین عیدوداره می گذرونه. ماعیدو تصمیم گرفتیم که به شمال بریم.خیییییییییییییییییییییییلی راهش دور بودوکلی داداشی گریه میکردوخیلی مامان رواذیت میکرد.خلاصه رفتیم توی یک خونه قراربود2روزبمونیم. بعداز استراحت قراربود بریم دریا دریاخیییییییییییییییییلی زیبا بودو کللللللللللللللللللللللللللللللللللی من وداداشی عکس انداختیم.بعدرفتیم خونه بازحوصلم سررفت.مابا خودمون یک بد مین تون اورده بودیم.من تصمیم گرفتم بامامانم بازی کنم.شب شدشاممون خوردیم  وخوابیدیم.بعدیواشکی منو مامانم بچه روگذاشتیم پیش باباوسریع رفتیم دریا توی کفش...
13 فروردين 1392
1